فرهنگ و مدیریت وابسته به مهمترین منبع طبیعی ایران یعنی نفت نتایج منفی و مثبت خاص خودش را دارد. رضا امیرخانی در کتابی به قول خودش برادرانه برای افرادی که می خواهند وارد بازار و کسب و کار شوند، دلنوشتهای بلند دارد که در آن از مضرات وابستگی به نفت سخن میگوید.
کتاب «نفحات نفت» از نشر افق، 12 بخش دارد که در هریک از آنها نویسنده با مقایسه وضعیت اقتصاد فعلی ایران با گذشته، با کشورهای همسطح و جهان پیشرفته و البته با اتکا به مشاهدات خودش به تحلیل شرایط میپردازد. امیرخانی با تغییری در کلمه «دولتی»، آن را به «سه لتی» تبدیل کرده و از وضعیت مدیریت اقتصاد در این وضعیت میگوید.
مثلا در بخشی از کتاب که عنوان «قانان» بر خود دارد، مینویسد: اگر گاهی ما با قانونهای کاریمان به مشکل برمیخوریم، به این دلیل است که از دل تجربه کاری بیرون نیامدهاند. این داستاننویس در بخش «بی کارآفرین» کتاب اقتصادی خود به تحلیل چرایی اهمیت صنعت ساختمان و املاک در کشور میپردازد و در بخش «منطق آزاد!» اوضاع مناطق آزاد ایران را تحلیل میکند و از نقش کمرنگ بومیها در فعالیتهای اقتصادی میگوید. بخش «کدام استقلال، کدام پیروزی» این کتاب به بررسی وضعیت فوتبال در کشور میپردازد و در آن از این که بیشتر تیمهای فوتبال بودجه دولتی دارند، انتقاد میشود.
نفحات نفت، کتابی سیاسی نیست تا بخواهد کسی را محکوم یا تایید کند.
امیرخانی از مضرات وابستگی به نفت نوشته که در چنین شرایطی کارآفرینی در کشور کم میشود و همه گمان میکنند دولت باید پول نفتشان را به آنها بدهد. در حالی که کارآفرینی باید بر دوش مردم باشد و نه دولت.
امیرخانی به صراحت تاکید میکند که نهتنها با اقتصاد «سه لتی» بر پایه تکمحصولی نفت مخالف است، بلکه اقتصاد آزاد به شیوه غربی را هم نمیپسندد. او مینویسد: «اگر اقتصاد ما به آرامی و به درستی به یک اقتصاد مردمی بدل شود، تازه میتوانیم راجع به مدل اقتصادی ایران یا مدل اقتصادی ایران اسلامی بحث کنیم.
در این صورت میتوانیم مطمئن باشیم در این سیر به اقتصادی بومی دست پیدا خواهیم کرد.»
او در بخش آخر کتاب با عنوان «مقصر، مدیر سه لتی نیست» مینویسد: «جوان ایرانی بایستی بیاموزد که نه فقط برای نفع شخصی، که برای اعتلای کشورش نباید چشم طمع به نفت داشته باشد. جوان ایرانی بایستی بیاموزد که ... نفت به امانت دست ماست.»
کتاب «نفحات نفت» از نشر افق، 12 بخش دارد که در هریک از آنها نویسنده با مقایسه وضعیت اقتصاد فعلی ایران با گذشته، با کشورهای همسطح و جهان پیشرفته و البته با اتکا به مشاهدات خودش به تحلیل شرایط میپردازد. امیرخانی با تغییری در کلمه «دولتی»، آن را به «سه لتی» تبدیل کرده و از وضعیت مدیریت اقتصاد در این وضعیت میگوید.
مثلا در بخشی از کتاب که عنوان «قانان» بر خود دارد، مینویسد: اگر گاهی ما با قانونهای کاریمان به مشکل برمیخوریم، به این دلیل است که از دل تجربه کاری بیرون نیامدهاند. این داستاننویس در بخش «بی کارآفرین» کتاب اقتصادی خود به تحلیل چرایی اهمیت صنعت ساختمان و املاک در کشور میپردازد و در بخش «منطق آزاد!» اوضاع مناطق آزاد ایران را تحلیل میکند و از نقش کمرنگ بومیها در فعالیتهای اقتصادی میگوید. بخش «کدام استقلال، کدام پیروزی» این کتاب به بررسی وضعیت فوتبال در کشور میپردازد و در آن از این که بیشتر تیمهای فوتبال بودجه دولتی دارند، انتقاد میشود.
نفحات نفت، کتابی سیاسی نیست تا بخواهد کسی را محکوم یا تایید کند.
امیرخانی از مضرات وابستگی به نفت نوشته که در چنین شرایطی کارآفرینی در کشور کم میشود و همه گمان میکنند دولت باید پول نفتشان را به آنها بدهد. در حالی که کارآفرینی باید بر دوش مردم باشد و نه دولت.
امیرخانی به صراحت تاکید میکند که نهتنها با اقتصاد «سه لتی» بر پایه تکمحصولی نفت مخالف است، بلکه اقتصاد آزاد به شیوه غربی را هم نمیپسندد. او مینویسد: «اگر اقتصاد ما به آرامی و به درستی به یک اقتصاد مردمی بدل شود، تازه میتوانیم راجع به مدل اقتصادی ایران یا مدل اقتصادی ایران اسلامی بحث کنیم.
در این صورت میتوانیم مطمئن باشیم در این سیر به اقتصادی بومی دست پیدا خواهیم کرد.»
او در بخش آخر کتاب با عنوان «مقصر، مدیر سه لتی نیست» مینویسد: «جوان ایرانی بایستی بیاموزد که نه فقط برای نفع شخصی، که برای اعتلای کشورش نباید چشم طمع به نفت داشته باشد. جوان ایرانی بایستی بیاموزد که ... نفت به امانت دست ماست.»
منبع: jamejamonline